در امتدادِ روزهای رفته

سلام خوش آمدید

و ما یادمان نخواهد آمد

يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۱۵ ب.ظ

ماجرا این است که ما اکثرا منتظر پایانِ یک باره‌‌‌‌ی کرونا هستیم. وقتی بیشتر از یک سال است که  از همدیگر میپرسیم « اگه یه روز بت بگن کرونا تموم شده، چی‌کار می‌کنی؟» یا در پس آرزوهایمان این رویا نهفته که « کاشکی یه روز از خواب بیدار می‌شدیم می‌فهمیدیم همه‌ی این اتفاقا توی خواب بوده و اوضاع هنوز مثل قبله..» یعنی جایی در ناهشیار ذهنمان تمایل داریم،  خبر پایان کرونا را یکراست و بدون مقدمه بشنویم. اما حقیقت این است که هیچگاه گوینده‌ی اخبار، درحالی که روی میز کنارش پر از گل‌های سفید و صورتی و شاداب است، جلوی دوربین با لبخند نمی ایستد و این خبر را اعلام نمی‌کند که« هم‌وطنان عزیز! بنا بر گزارشات دریافتی وزارت بهداشت و روند موفقیت آمیز واکسیناسیون، مفتخرم پایان دوران همه‌گیری کرونا و شکست این ویروس منحوس را خدمت شما بینندگان محترم اعلام کنم!» بعد هم ووله‌ی گل و پرنده و نورافشانی همراه با آهنگ‌های شاد نشان بدهند....

در طی یک روند آرام( حتی قابل قیاس با روند این یک سال و چند ماه)، یک به یک افراد واکسینه می‌شوند اما ترس احتمال ابتلا هنوز توی وجودشان می‌ماند و بعد به تدریج اکثر آن‌هایی که هر دو دوز واکسن‌شان را دریافت کرده‌اند، جرات پیدا می‌کنند و ماسک‌شان را در می‌آورند، و وقتی فرایند واکسیناسیون به طور کامل انجام شد، بازهم این سبک زندگی همراه خیلی از افراد جامعه باقی می‌ماند اما به مرور زمان کمرنگ‌تر می‌‌شود و عاقبت همانطور که دیگر یادمان نمی‌آید دقیقا از چه وقتی بود که دیگر همراه ماسک، دستکش لاتکس نپوشیدیم و بیرون رفتیم، دیگر یادمان نخواهد آمد که « کی همه چیز درست شد؟ اون روزی که فهمیدیم دیگه کرونا نیست چی کار کردیم؟». یادمان نخواهد آمد مثل وقتی که یادمان نمی‌ماند سرماخوردگی دو هفته پیش، دقیقا چه روزی تمام شد؟

کم کم همه‌ی سختی‌ها و تلخی‌های این روزها را هم فراموش می‌کنیم و بعد روزی می‌رسد که دیگر حتی یک نفر هم از کسانی که این پاندومی را تجربه کرده‌اند، روی زمین باقی نمی‌ماند و آن موقع ما هم می‌رویم کنار همه‌ی مردمانی که در طول تاریخ، طاعون و وبا و امثالهم را تحمل کرده‌اند و رفته‌اند و دیگر به جز چند خط توصیف اوضاع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی روزگارشان، چیزی از سختی‌ها و حال خوب و بدشان باقی نماند‌ه‌است. حتی شاید صد سال بعد، « یتیم‌خانه‌ی ایران۲» را هم بسازند و ما را با چهره‌هایی خسته و نزار و ترحم‌ برانگیز، در دنیایی تاریک و غمزده به نسل‌های بعدی نشان بدهند.

  • Fateme :)

نظرات (۲)

تنها تاثیر گرونا روی من تعطیلی مدارس بود...

که همین خودش گند زد به زندگیم /=

 

شاید خیلی از همکلاسی هام راحت شدن و اینا ولی من ۸۰ درصد زندگیم با مدرسه شکل میگزفت...

پاسخ:
اتفاقا من هم یه خواهر دارم که خیلی زیاد از مجازی شدن مدرسه ها ناراحت بود؛


ولی همین تنها تاثیری که میگی، خودش خیلی عمیق بود واست...!

پاندمی البته، نه پاندومی! فکر کنم کرونا روی سطح سواد هم تاثیر داره

پاسخ:
من به هردو شیوه نوشتن رو دیده بودم، برای همین نمیدونستم کدوم صحیحه؛ به هرحال ممنون از تذکرتون
البته به نظر من اینجور که معلومه کرونا روی سطح ادب بیشتر تاثیر داشته

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">