انحراف از مسیر اصلی
اینطور نبوده که همیشه بدانم میخواهم چه کاری انجام بدهم، اما راستش این روزها اصلا هیچ ایدهای درمورد اینکه دارم با زندگیام چه کار میکنم، ندارم. شاید دلیلش این باشد که تا قبل از این من چارهای نداشتم جز طی کردنِ مسیری که از قبل برایم ترسیم شده بود، و دایرهی اختیاراتم در آن مسیر خیلی کمتر از آن چیزی بود که با یک انتخاب اشتباه بخواهم کل زندگیام را به نابودی بکشانم. حالا اما آنقدر بزرگ شدهام که مسیری که خودم میخواهم را انتخاب کنم و اختیار زندگیام را تاحدی دست بگیرم که هر انتخابی ولو درظاهر کم اهمیت، بتواند روی زندگیام تاثیر جدی بگذارد.
تا شش سالگی با دختر همسایه توی کوچهها بازی کردیم و بزرگ شدیم، بعد مثل همهی بچههای دیگر رفتم مدرسه. بعد درس خواندم تا تیزهوشان قبول شدم و تنها تصمیم هایی که خارج از مسیر عادی گرفتم این بود که به جای تجربی بروم سمت انسانی، و سوم دبیرستان به سرم بزند المپیاد ادبی بدهم که انتخاب دومی با شکست مواجه شد و من دوباره به مسیر اصلی برگشتم، یعنی برای کنکور و دانشگاه آماده شدم.
حالا اما، تصمیم گرفتم امسال آزمون ارشد را بیخیال شوم و بگذارم برای سال بعد(هرچند که بی نهایت میترسم توی این یک سال اتفاقاتی بیفتد که باعث شود دیگر نتوانم درسم را ادامه دهم). تصمیم گرفتم حالا حالاها به ازدواج فکر نکنم و این مسئله را تا اطلاع ثانوی کنار بگذارم(و درعین حال این ترس را دارم که نکند ناگهانی برایم پیش بیاید! و گهگاهی هم این فکر که نکند باعث شود که هرگز برایم پیش نیاید:|). حتی دارم فکر میکنم که دیگر روانشناسی را دوست ندارم و دلم میخواهد ارشد یک رشتهی دیگر را بخوانم. فکر میکنم اصلا من نمیتوانم روانشناس شوم. تصمیم گرفتم خیلی از تعلقاتم را همینجای مسیر رها کنم و جلوتر بروم. میخواهم دیگر تلاش زیادی انجام ندهم و شکستهایم را بپذیرم، به سادگی میگذارم به اعتقاداتم شک کنم، ارتباطاتم را به کمترین حد ممکن میرسانم، دیگر دنبال کار نمیگردم و... .
من شاهد عینیِ تعارضات روانیام هستم اما برای نجات خودم، هیچ تلاشی نمیکنم...! و به سمت آیندهای حرکت میکنم که حتی هیچ چارچوب مشخصی برایش وجود ندارد، و من از ادامهی این مسیر مبهم، عمیقا میترسم.
کامل می فهمم. من یه مدتی به طرز بسیار فجیعی حس می کردم نمیدونم چی از جون رشته م می خوام. حس می کردم اشتباه اومدم و اصلا شاید جای من اینجا نیست.
این گره خیلی گره بدیه، ولی مطمئنم یه روز باز میشه.